طلاق

برنامه‌های حضانت باید با نیازهای کودکان تغییر کند.

حضانت فرزند

نکات کلیدی

✅طرح‌های حضانت تغییرناپذیر به نفع کودکان در حال رشد و در حال تغییر نیستند.

✅برای جلوگیری از آشفتگی‌های عاطفی، کودکان از تصمیم‌گیری‌های مهم در مورد زندگی خود محروم می‌شوند.

✅در عوض، کودکان باید فضای امنی برای صحبت کردن داشته باشند و ما باید به خواسته‌های آنها احترام بگذاریم.

✅طرح‌های حاصل باید هر دو سال یکبار با مشارکت کودکان مورد بازنگری قرار گیرند تا با نیازهای متغیر آنها سازگار شوند.

در خانواده‌های مطلقه، نیازهای چه کسی بیشتر اهمیت دارد: نیازهای والدین یا نیازهای فرزندان؟

وقتی والدین طلاق می‌گیرند، قرار است برنامه‌های حضانت فرزندشان «منافع کودک» را در اولویت قرار دهد. ما می‌دانیم که نیازهای کودکان با رشد آنها تغییر می‌کند. متأسفانه، نحوه تدوین و حفظ برنامه‌های حضانت، این موضوع را نادیده می‌گیرد و اغلب با انکار هرگونه تأثیر بر ترتیباتی که زندگی آنها را اداره می‌کند، باعث می‌شود کودکان احساس درماندگی کنند.

سیستمی انعطاف‌ناپذیر که کودکان را ناتوان می‌کند

امروزه، اکثر طلاق‌های مربوط به کودکان شامل یک برنامه فرزندپروری است که محل زندگی کودکان و روزهایی را که با هر یک از والدین می‌گذرانند، تعیین می‌کند. روند توافق بر سر ترتیب حضانت اغلب برای والدینی که طبیعتاً تمایل کمی به تجدید نظر در تجربه طلاق دارند، بسیار دشوار است. در نتیجه، توافق قانونی که آنها به آن می‌رسند، معمولاً ریتم و برنامه روزانه کودکان را بدون تغییر تا ۱۸ سالگی آنها کنترل می‌کند.

در واقع، بعید است توافق حضانتی که نیازهای یک کودک نوپا را برآورده کند، برای یک نوجوان مناسب باشد. خود را به عنوان یک نوجوان ۱۳ ساله تصور کنید که می‌خواهد آخر هفته‌ها وقت بیشتری را با دوستان خود بگذراند. متأسفانه، والدین شما از هم جدا شده‌اند و شما آخر هفته‌ها را با والدی می‌گذرانید که دو ساعت با شما فاصله دارد. بعید است که درخواست تغییر حضانت بدهید، زیرا این به معنای تغییر یک توافق دیرینه و فرو رفتن در باتلاقی از وفاداری‌های متناقض و احساس گناه به خاطر خیانت به هر یک از والدین است. در مواجهه با چنین معضلاتی، کودکان در خانواده‌های مطلقه اغلب نیازهای خود را سرکوب می‌کنند تا درگیری با والدین یا بین آنها را کاهش دهند. حتی وقتی کودکان به صحبت کردن و درخواست تغییر حضانت ترغیب می‌شوند، صدای آنها وزن قانونی کمی دارد، اگر اصلاً وزنی داشته باشد.

بی‌صدا و ناتوان کردن کودکان برای برآورده کردن نیازهای در حال تغییر خود، یا سنگین کردن بار گناه آنها در صورت تلاش برای انجام این کار، به نفع هیچ‌کس نیست. این یا برای کودکانی که لبخند می‌زنند و تحمل می‌کنند، سختی ایجاد می‌کند یا باعث ایجاد مجموعه‌ای از رفتارهای تحریک‌آمیز و آسیب‌زا در کسانی می‌شود که تلاش‌های ناامیدانه فزاینده‌ای را برای متوجه کردن کسی که چیزی اشتباه است، آغاز می‌کنند.

کودکان شایسته‌ی حق اظهار نظر در زندگی خود هستند

اگرچه کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد بیان می‌کند که کودکان حق دارند در تصمیماتی که بر آنها تأثیر می‌گذارد، مشارکت معنادار داشته باشند، اما بزرگسالان، با برداشت نادرست از مفهوم حمایت، اغلب سعی می‌کنند کودکان را از تصمیم‌گیری در مورد حضانت بازدارند. اما پذیرش انواع خاصی از مسئولیت برای زندگی خود و یادگیری از پیامدهای تصمیماتشان، حتی تصمیمات ضعیف، برای رشد و رفاه همه کودکان حیاتی است.

وقتی کودکان به سن عقل و منطق می‌رسند – که عموماً حدود ۷ سالگی در نظر گرفته می‌شود – باید به عنوان متخصصان نهایی در زندگی خود شناخته شوند. همه ما از اینکه دیگران می‌گویند بهتر از ما می‌دانند چه احساسی داریم و چه چیزی برای ما خوب است، رنجیده می‌شویم. با این وجود، وقتی به عنوان بخشی از فرآیند حضانت، به جای گوش دادن به آنها، از متخصصان برای ارزیابی زندگی آنها در طول روزها یا هفته‌ها دعوت می‌کنیم، آنها را در معرض این موضوع قرار می‌دهیم.

روشی ایمن از نظر احساسی برای صحبت کردن کودکان

برای رفع این مشکل، همه برنامه‌های فرزندپروری باید هر دو سال یکبار مورد بررسی اجباری و الزام‌آور قرار گیرند. این بررسی باید شامل یک انجمن برای صحبت خصوصی کودکان با یک وکیل آموزش دیده در زمینه میانجیگری باشد. مکالمه باید ضبط شود تا اطمینان حاصل شود که کودک تحت فشار قرار نگرفته یا از او سوالات جهت‌دار پرسیده نشده است. کودکان نباید مجبور به بیان ترجیحات خود شوند، بلکه در صورت تمایل از آنها دعوت می‌شود تا صحبت کنند. بسیاری از کودکان امتناع می‌کنند، زیرا عمیقاً تمایلی به آسیب رساندن به والدین ندارند. اما گاهی اوقات، نیاز به دفاع از خود بر این ترس‌ها غلبه می‌کند. وقتی آنها صحبت می‌کنند، باید به خواسته‌های آنها همانطور که بیان شده‌اند احترام گذاشته شود، نه همانطور که توسط یک متخصص یا وکیل تفسیر شده است.

وکیل باید با تمام اعضای خانواده، به صورت فردی و گروهی، ملاقات کند تا اطمینان حاصل شود که خواسته‌های کودک در برنامه دو ساله بعدی فرزندپروری رعایت می‌شود. خواسته‌های کودکان باید تعیین‌کننده باشد، نه خواسته‌های کارشناسان و قضات، البته تا زمانی که حداقل یکی از والدین با آنها موافق باشد.

اعتماد به آنچه کودکان به ما می‌گویند

برخی ممکن است بترسند که این سیستم منجر به دستکاری کودکان خردسال توسط والدینشان شود. اما بیش از ۵۰ سال سابقه کار من به عنوان درمانگر خانواده و کودک، چندین نکته را به من آموخته است که خلاف این را نشان می‌دهد. اول اینکه، کودکان می‌توانند تفاوت بین رشوه گرفتن و دستکاری شدن، و مورد احترام، درک شدن و برآورده شدن نیازهایشان (از جمله نیازهای انضباطی) را تشخیص دهند. دوم، اگر به کودکان فرصت داده شود، آنها به طور مداوم دومی را به اولی ترجیح می‌دهند. و در نهایت، کودکان درک روشنی از نیازهای خود دارند، حتی اگر نتوانند توجیه یا دلیلی برای خواسته‌های خود بیان کنند. البته، حتی پس از گوش دادن به کودکان، موفقیت برنامه‌های حضانت هنوز باید ارزیابی شود. ارزیابی صحیح از کودکان شامل عملکرد آنها در خانه، مدرسه و داشتن روابط مناسب با همسالان متناسب با سن است. اگر پس از دو سال پیروی از یک برنامه حضانت اصلاح شده، کودکی در دو مورد از سه زمینه شکست بخورد، زمان آن رسیده است که بررسی کنیم که آیا به یک برنامه متفاوت نیاز است یا خیر.

در سال ۱۹۷۰، طلاق بدون تقصیر برای اولین بار در ایالات متحده، در کالیفرنیا، ظاهر شد و این امر را به رسمیت شناخت که هر دو والدین حق برابر برای دسترسی به فرزندانشان دارند. چهل سال بعد، در سال ۲۰۱۰، نیویورک آخرین ایالتی بود که طلاق بدون تقصیر را پذیرفت. اما حقوق کودکان هنوز هم به طور معمول نادیده گرفته می‌شود. آیا نیم قرن دیگر طول خواهد کشید تا صدای کودکان شنیده شود؟

پیشنهاد مشاوران مرکز مشاوره فراز به شما این است تا برای گرفتن بهتر حضانت و آسیب کمتر به کودک در حین و بعد طلاق  با یک مشاور تماس برقرار کرده و از او در این زمینه کمک بخواهید و از نظراتش استفاده کنید.

امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *