پرخاشگری در کودکان یکی از پدیده های شایعی است که شاید تا حدودی نتیجه تغییرات گسترده ای باشد که در محیط تربیتی کودک و محیطی که کودک در آن رشد و پرورش می یابد است. از یک سو بخشی از پرخاشگری های کودکان معلول دوره های رشدی گوناگونی است که پشت سر می گذارند اما از سوی دیگر بخش عمده ای از این گونه رفتارها نیاز به توجه دارند، باید علل پرخاشگری کودکان مورد بررسی قرار بگیرد زیرا ممکن است رفتار های ناهنجار دیگری را با خود همراه کند.
پرخاشگری چیست؟
ابتدا با رفتار پرخاشگرانه آشنا شویم. این رفتار نتیجه احساس خشمی است که افراد تجربه می کنند. اما همه کسانی که تجربه این احساس را دارند رفتار پرخاشجویانه از خود نشان نمی دهند. زیرا این رفتار به دلیل ماهیت تهاجمی که دارد و ممکن است به خود فرد و یا دیگران آسیب بزند مورد پذیرش جامعه نمی باشد. به همین دلیل با افزایش سن و یادگیری های گوناگون افراد می آموزند که خشم خود را کنترل کنند و رفتارهای مخرب نداشته باشند.
اما با این وجود رفتارهای پرخاشگرانه همواره در سنین مختلف ممکن است که از کودک سر بزند که دلایل گوناگونی دارد اما وقتی فراوانی این رفتار زیاد می شود برای والدین نگران کننده است زیرا معمولا این کودکان تبدیل به افراد مشکل آفرین می شوند به خاطر همان ماهیت تهاجمی و مخرب نمود بیرونی احساس خشم. کودکان پرخاشگر معمولاً ناسازگار هستند در میان همسالان و در محیط های آموزشی مانند مدرسه دردسر های زیادی به وجود می آورند که گاهی اوقات ممکن است جبران ناپذیر باشد؛ مانند آسیب رساندن به دیگران. تا جایی که در کانون های اصلاح و تربیت نیز بخش اعظمی از کودکان و نوجوانان را همین قشر پرخاشگر تشکیل می دهند.
پس این رفتار باید به شدت مورد توجه والدین قرار گیرد و والدین با نحوه برخورد با کودکان خود آشنا باشند، با دوره های رشدی فرزندان خود آشنا باشند تا بتوانند بهتر دلیل رفتارهای گوناگون فرزندان خود را درک کنند. دوره های آموزشی گوناگونی در این زمینه با عنوان مهارت های فرزندپروری برگزار می شود. اما در کنار همه اینها والدین می توانند این آموزش ها را به صورت تخصصی تر از یک مشاور کودک دریافت کنند. یکی از خدمات مرکز مشاوره فراز در زمیه کودک و نوجوان می باشد که خیلی برای والدین مفید فایده است.
انواع پرخاشگری:
آشنایی با انواع پرخاشگری از این جهت مورد اهمیت است که باید برای درمان این اختلال رفتاری بدانیم که نوع بروز خشم کودک چگونه است تا بتوانیم واکنشی متناسب با آن داشته باشیم. خشونت و پرخاشگری را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد. پرخاشگری خصمانه و پرخاشگری وسیله ای یا ابزاری. خصمانه به این معنی می باشد که هدف کودک آسیب رساندن به اشیاء یا افراد است که معمولاً به قصد انتقام روی می دهد مانند زمانی که کودک دوستش را کتک می زند زیرا عروسکش را برداشته و یا اینکه یکی از ظروف خانه را پرت می کند چون توسط مادر تنبیه شده و حالا در پی انتقام است. و وسیله ای یا ابزاری به این معنی است که کودک به واسطه رفتارش قصد دارد به چیزی دست یابد برای مثال برای پس گرفتن عروسک خود از دوستش و یا اینکه قصد دارد از چیزی فرار کند مانند فرار از تنبیه والدین.
علل پرخاشگری کودکان:
در این مقاله قصد داریم علل پرخاشگری کودکان را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم به کمک برطرف کردن بخش عمده ای از علل این رفتار نرخ وقوع آن را کاهش دهیم. پرخاشگری علل گوناگونی دارد که یکی از آنها دوره های رشدی گوناگون است. یعنی کودک در هر دوره از رشد خودش دارای ویژگی های خلقی می باشد که یکی از آنها نحوه بروز خشم خودش است. برخی از علت های رفتارهای خشمگینانه عبارتند از:
- ناکامی: فروید جزو اولین نظریه پردازهایی است که به مقوله خشم پرداخته است ومعتقد است احساس خشم در پی ناکامی است که در انسان به وجود می آید. مانند از دست دادن یک رتبه ی شغلی خوب در محل کار. برای کودکان نیز به همین شکل است مانند از دست دادن پول تو جیبی، یا از دست دادن یک اسباب بازی و یا حتی تغییر محل زندگی یا مدرسه که باعث از دست دادن دوستان و همسالان کودک می شود. رفتار والدین در این مواقع باید کاملاً حمایتگرانه باشد و کودک را درک کنند و در یک شرایط کاملاً آرام و به دور از استرس با کودک درباره اتفاق هایی که افتاده است صحبت کنند. و اگر راه به جایی نبردند _زیرا در برخی موارد برخی اتفاقات کودک را به شدت آزرده می کند- بهتر است از یک مشاور کودک کمک بگیرند.
- مشاهده و الگوپذیری: در اکثر موارد الگو گیری کودکان در نوع بروز خشم می باشد مثلاً اگر کودکی ببیند که پدرش هنگام عصبانیت مشتش را به دیوار می کوبد ممکن است او هم در هنگام عصبانیت همین کار را انجام دهد. اما از آنجایی که پرخاشگری نیز نمود بیرونی احساس خشم است کودکان می آموزند که خشونت به خرج دهند. مشت به دیوار بکوبند، اشیاء را پرتاب کنند، دیگران را کتک بزنند. دراین صورت ادامه دار شدن این رفتار ها می تواند تبدیل به یک الگوی رفتاری شود و کودک تبدیل به یک فرد بزهکار یا دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی شود.
- بیش فعالی و یا اختلال بی اعتنایی مقابله ای: یکی از نشانه های این اختلالات رفتار تهاجمی می باشد به خصوص اختلال بی اعتنایی مقابله ای که کودک در مقابل برآورده نشدن خواسته هایش واکنش های خشونت آمیزی از خود نشان می دهد. در این موارد باید حتما با یک مشاور کودک مشورت کرد و عجولانه به برچسب زنی به کودک اقدام نکرد.
- اضطراب و افسردگی: کودکان وقتی دچار بیماری و یا اختلالی می شوند رفتارهایی متفاوت با رفتار بزرگسالان نشان می دهند. مثلا در مورد دو اختلال افسردگی و اضطراب یکی از واکنش های شایع کودکان رفتار های پرخاشگرانه است. زیرا مانند بزرگسالان نمی توانند در مورد احساسات و هیحانات خود صحبت کنند پس گاهی اوقات واقعا لازم است که از یک متخصص کمک بگیریم.
- تولد فرزند تازه: معمولاً این رفتارها در فرزندان اول خانواده بیشتر به چشم می خورد. کودکی تا قبل متولد شدن خواهر و یا برادرش مرکز توجه والدین و اطرافیان بود حالا جایگاه خاص، ویژه و چه بسا از نگاه خود مقدسش را از دست داده است و همه اینها می توانند علل رفتارهای خشونت آمیز کودک باشند در برخی موارد ممکن است به شدت به فرزند تازه متولد شده حسادت کنند و رفتارهای خطرناکی از آنها سر بزند. مانند کتک زدن فرزند تازه، لگد کردن دست و پا، معدوم کردن وسایلی مانند شیشه شیر و شیوه های دیگری که معمولا به هم شبیه هستند.
- عوارض مصرف دارو: گاهی اوقات برخی از داروها با فعل و انفعالات شیمیایی که در مغز ایجاد می کنند باعث تغییر رفتار کودک می شوند. لازم است که والدین نسبت به تغییر رفتار های ناگهانی فرزندان خود مخصوصاً دورانی که در حال مصرف داروی خاصی هستند هوشیار باشند و پزشک کودکشان را در جریان آن بگذارند.
کودکان به رغم تشابهات رفتاری که با یکدیگر دارند هرکدام دنیای متفاوتی داشته و گاهی اوقات رفتارهایی نشان می دهند و در برابر رویداد های گوناگون واکنش هایی نشان می دهند که شبیه یکدیگر نیست. به همین دلیل بررسی کامل و تخصصی علل پرخاشگری کودکان بهتر است که توسط یه متخصص کودک انجام شود زیرا از ابزار های دقیق و گوناگونی برای بررسی کامل این موضوع استفاده می کنند.
نگارنده: آمنه کشاورز کارشناس ارشد مشاوره