فیلم انجمن شاعران مرده (Dead Poets Society ) فیلمی به کارگردانی ” پیتر ویر ” است که در آن ” رابین ویلیامز “در نقش استاد ادبیات انگلیسی به نام ” جان کیتینگ ” نقش آفرینی می کند. داستان فیلم درباره ی نگرش جدید دبیر ادیبات انگلیسی به زندگی است که قصد آموزش آن به دانش آموزان خود را دارد. این فیلم 128 دقیقه ای در سال 1989 منتشر شد.
نام فیلم نامه که نوشته ” تام شولمن ” است؛ برگرفته از شعری سروده از ” جان کیتس ” شاعر رمانتیک انگلیسی است. شاعر در شعر پرسشی را مطرح می کند:” آیا شاعران مرده در بهشت جای دارند/ در جایی بهتر از زمینی که انسان در آن زندگی می کند؟” این فیلم کمدی درام، از دانش آموزان دبیرستان شبانه روزی در سال 1959 روایت می کند.
چند دانش آموز سال اول کالج ” ویلتون ” به نام های ” نیل، تاد، ناکس، چارلی، ریچارد، استیون و جرارد ” که از خانواده های مرفه آمریکایی هستند. ” نیل و تاد ” تحت نظارت شدید خانوادهشان هستند که اصرار دارند پسرانشان دکتر و وکیل شوند، اما “تاد ” علاقه به نویسندگی دارد.
داستان فیلم انجمن شاعران مرده
داستان ” انجمن شاعران مرده ” روایتی از کالج شبانه روزی ویلتون است. این دبیرستان یکی از معروفترین مدارس آمریکایی است که قوانین و مقررات خاصی دارد. مدیر مدرسه ” گیل نولان ” به طور روتین بر روی سکوی دبیرستان می ایستد و از چهره های پر حرارت و جوان دانش آموزان خود می پرسد:
” آقایان، ارکان چهارگانه کدامن؟ ” ؛ همه با صدای بلند و هماهنگ می گویند: ” سنت، افتخار، انضباط، سرافرازی ! “.
در این دبیرستان همه دانش آموزان تابع بی چون و چرای قوانین هستند تا زمانی که جشن صدمین سال تاسیس این مدرسه مصادف با آغاز سال تحصیلی جدید می شود. در این زمان دبیر انگلیسی بازنشسته می شود و جانشینی برای آن انتخاب می شود که خود از فارغ التحصیلان پر افتخار این مدرسه بوده و آن ” جان کیتینگ ” است.
در حقیقت این فیلم به دنبال عصیان و فریادرسی علیه سنتی بیهوده و پوچ نظام آموزشی است. پررنگ کردن نقش یک دبیر ادبیات انگلیسی نمادی از این موضوع است تنها با قدرت واژگان و اندیشه ها می توان جهان را تغییر داد. محوریت فیلم حول این دیدگاه ” میشل فوکو ” منتقد اجتماعی می چرخد که: ” قدرت، ریشه در لایه های مختلف تعاملات اجتماعی و زبانی ( مفاهیم) دارد “.
در باب این موضوع فیلم انجمن شاعران مرده یک دیالوگ ماندگاری از فلسفه شعر دارد. در سکانسی از فیلم جان کیتینگ در کلاس درس خود به دانش آموزان خود این چنین می گوید: ” ما شعر رو چون زیباست نمی نویسیم و نمی خونیم؛ ما شعر رو می نویسیم و می خونیم چون انسانیم و انسان سرشار از احساس و اشتیاقه. پزشکی، حقوق، تجارت و مهندسی حرفه های خوبی هستن و برای حفاظت از زندگی انسانی لازمند، اما شعر، زیبایی، عاطفه، تخیّل، عشق، چیزایی هستن که ما رو زنده نگه می دارن….”
جان کیتینگ با نیروی کلمه و شعر سعی در قدرتمند کردن دانش آموزان خود می کند. او به شاگردان خود می آموزد که هیچ چیز غیر ممکن نیست و برای خلق یک چیز نو و بدیع نیاز است که از بعضی از عادت هایمان فاصله بگیریم. کیتینگ سعی می کند در برابر اصل چهارگانه مدرسه، چهار اصل زندگی، یعنی : ” عشق، زیبایی، حقیقت و عدالت ” را آموزش دهد.
شباهت جان کیتینگ به یک روان درمانگر:
” جان کیتینگ ” شخصیت اصلی فیلم انجمن شاعران مرده در حقیقت نمادی از یک روان درمانگر باتجربه است. او فردی باهوش، زیرک، برانگیزنده، مهیج، مقتدر، غیررسمی و الهام بخش است. مهیج و مقتدر بودن معلم این گونه نمایش داده می شود، در همان اوایل فیلم، او دانش آموزان را تشویق می کند که بخشی از کتاب ادبیات را که به شعر نگاهی علمی و ماشینی دارد را پاره کنند.
دیالوگ زیبایی که به کار می رود این است که: ” این انجیل نیست که قرار باشد به خاطر پاره کردنش به جهنم برید؛ زود باشید پارش کنید، فقط می خوام صدای پاره کردن ورقه ها را بشنوم، زود باشید “.
در سکانسی از فیلم، جان کیتینگ برای اینکه نگرش دانش آموزان را نسبت به دنیا تازه کند آنها را واداشت تا روی میز بایستند و از بالا به کلاس نگاه کنند. این حرکت نمادی از برانگیزنده و غیر رسمی بودن یک درمانگر است. این عمل به دنبال این بود با ساده ترین شکل ممکن از دیدگاه دیگری هم می توان به مسائل پرداخت.
جان کیتینگ در صحنه ای الهام بخش دانش آموزی به نام ” ناکس ” می شود. ناکس که جسارت سرودن شعر را ندارد، معلم سعی می کند آرام آرام وارد دنیای ناکس شود و دنیای خودش را با دنیای او قلاب کند. پسر در این فرآیند، شعری بداهه و فوق العاده ای می سراید. دیالوگ زیبایی که معلم در جهت تبریک به شاگرد خود می گوید این است: ” نمایش بزرگ هنوز هم پابرجاست و تو اینجایی تا کلامی به آن بی افزایی (استعاره از اصل زندگی است ) “.
این حرکت جسارت آمیز و رهایی بخش معلم به دانش آموزانش، سیستم آموزشی خشک و سنتی مدرسه را به وحشت می اندازد. به همین خاطر در سکانسی از فیلم شاهد گفت و گوی دبیری دیگر با جان کیتینگ هستیم که اذعان می کند دنیای واقعی سخت و خشک است و ما درحال آماده کردن بچه ها برای رویارویی با خشکی دنیای واقعی هستیم. جان کیتینگ که به آزاد اندیشی اعتقاد دارد، در جواب دیالوگ ماندگار دیگری می گوید: ” انسان تنها با دنبال کردن رویاهایش می تواند آزاد باشد “.