تنها موجودی که می تواند با همنوعان خود به بحث و تبادل نظر بپردازد، انسان است. در واقع انسان برای حل مشکلات خود نیازمند مشورت و راهنمایی گرفتن از انسان دیگر است. در طول عمر بشر راهنمایی و مشورت همواره مطرح بوده است و با کسانی که مورد قبول و اعتمادمان هستند مشورت می کنیم. با توسعه علوم انسانی و رشد علوم رفتاری به اهمیت مشاوره به عنوان شاخه ای مستقل از علوم رفتاری توجه شد.
در دنیای امروز جایگاه و اهمیت مشاوره به صورت حرفه ای ياورانه برای کمک به افرادی است كه در رشد، سازگاری، تصميم گيری، روابط خانوادگی، مهارت های اجتماعی وشيوه زندگی مشکلاتی دارند و مشاوره به اين افراد کمک می کند تا راه حل مناسبی برای مشکلات بيابند.
با پیشرفت سریع تکنولوژی، بشر امروز در يک دوره پيچيده زندگی می کند، يکی از خصایص اصلی در اين دوره، تخصصی شدن مسائل و وابستگی افراد به يکديگر جهت استفاده از تخصص آنها برای تداوم يک زندگی متعادل است. لذت بردن از زندگی شخصی و رشد و تعالی شخصيت، شکوفا نمودن استعدادها و ارضای نيازها، اعم از نيازهای اوليه جسمانی، نياز به امنيت و آرامش، نياز به تعلق، نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نياز به احترام و نياز به شکوفايی در دنيای امروز فرايند ساده ای نيست، در تمام اين مراحل به مشاور و مشاوره نياز است.
تعريف مشاوره:
در سال 1965 کرومبولتز تعریفی بدیع و نو از مشاوره بیان کرد که عبارت است از ” مشاوره از تمامی فعاليت های اخلاقی تشكيل يافته است كه در آن مشاور متعهد، تلاش می كند تا به مراجع كمک كند تا به آن دسته از رفتارهايی بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل او منجر شوند “.
اما جامع ترين تعريف که جایگاه و اهمیت مشاوره را نشان می دهد توسط بوركس و استفلر بيان شده است. آنها تقریباً به همه جنبه ها و ابعاد کار یک مشاور در فرآیند مشاوره اشاره کرده اند. این گونه بیان می کنند ” مشاوره به رابطه حرفه ای بين يک مشاور آموزش ديده و مراجع دلالت دارد.
اين رابطه معمولا ميان دو نفر است. اگر چه بعضی مواقع مشاوره با بيش از دو نفر صورت می گيرد. اين رابطه درمانی برای كمک كردن به مراجعان جهت درک و روشن كردن نظرات آنان در مورد محيط زندگی خود و ياد دادن راه رسيدن به اهداف انتخاب شده فردی از طريق انتخاب راه های سنجيده و با معنای فردی و حل مشكلات هيجانی و ميان فردی برگزار می شود “.
اهداف مشاوره:
در تعاریفی از اهمیت مشاوره شده است به این اشاره می کند که به فرد برای شناخت خود کمک می شود. منظور و هدف از شناخت فرد از خود اين است که با اين شناسايی بتواند به صورت انسانی مؤثرتر و خلاق تر و در نتيجه شادمان تر زندگی کند. چنين فردی درمعنايی که کارل راجرز بيان داشته به صورت فعال تر ظاهر می گردد.
در حقیقت از طریق مشاوره و راهنمایی فرد نه تنها وضع فعلی خود را بهتر درک می کند ، بلکه از آنچه که به صورت آن درخواهد آمد نيز آگاه می شود. راجرز معتقد است که هدف بيشتر مشاغل یاورانه که شامل مشاوره و راهنمايی نيز می شود ، افزايش رشد جسمانی و روانی فرد در مسير رشد اجتماعی است.
به همین دلیل جایگاه و اهمیت مشاوره در دنیای امروزی روشن می شود که دو هدف دارد: 1- هدف آنی ، 2- هدف نهایی
1. هدف آنی مشاوره: یکی از اهداف کوتاه مدت مشاوره این است به افراد در حل مشکلات تحصيلی ، خانوادگی و شغلی کمک کند، که آن را پیشگیری قبل از درمان می دانند و باعث جلوگيری از اتلاف سرمايه مادی و معنوی فرد در راهی ناشناخته می شود.
2. هدف نهایی مشاوره: عبارت است از اينکه افراد را قادر سازند که بتوانند با بينش صحيح به حل مشکلات خويش پرداخته و عاقلانه رفتار نمايد.
خصوصیات شخصیتی مشاوران:
یکی از موضوعاتی که در جایگاه و اهمیت مشاوره نقش بسزایی دارد خصوصیات شخصیتی خود مشاوران است. در سال 1951 ” ماورر ” در خصوص شخصیت مشاوران به این نکات اشاره کرد : “ رشد شخصی يا پختگی ، مهمترين خصوصيت مشاوران می باشد، اما روش صحيحی برای ارزيابی آن وجود ندارد “.
بر همین اساس ” هامرین و پولسون ” تحقیقاتی را در این خصوص انجام دادن که در آن 91 مشاور، خصوصیاتی را که به نظر آنها عمل مشاوره را تسهیل می کرد بیان نمودند. این خصوصیات به این ترتیب است:
- میزان فهم و درک مشاور
- مهارت همدلی در فرآیند مشاوره
- ثبات و پایداری شخصیتی
- صبر و بردباری
- صمیمیت
- حضور ذهن
- انصاف
- سعه صدر
- آرامش
- داشتن فکری باز
- ابتکار و خلاقیت
- تعادل و علاقه اجتماعی
اما اتحاديه تعليم و تربيت مشاوران ، شش خصوصيت ذيل را برای مشاوران قلمداد کرده و لازم می داند تا جایگاه و اهمیت مشاوره را خاطر نشان کند:
- اعتقاد و احترام به هر مراجع
- تعهد در برابر ارزش های انسانی
- آگاهی از دانش دنيا روز
- داشتن فکری باز گشوده به مسائل
- شناخت خود
- تعهد اخلاقی و حرفه ای
نگارنده: زینب پندار، دانشجوی دکترای مشاوره تخصصی