دنیا جای ترسناکی است.
ما این را می دانیم. و با این حال، گاهی اوقات موفق میشویم این اطلاعات را در پشت مغز خود ثبت کنیم و طوری زندگی کنیم که گویی به یک توهم ایمنی اعتقاد داریم. ما باید طوری تربیت کنیم که انگار دنیا جای امنی است، زیرا در غیر این صورت هرگز اجازه نخواهیم داد فرزندانمان کنارمان را ترک کنند، و این هم عالی نیست.
تا زمانی که یک اتفاق واقعاً وحشتناک در اخبار رخ دهد و ما بدانیم که وظیفه ما این است که با فرزندان خود در مورد آن صحبت کنیم. اگر شما یک والدین پس از سانحه هستید و بیش از همه میدانید که دنیا چقدر میتواند ترسناک باشد، کمک به بچهها برای غلبه بر ترسهایشان کار ترسناکی است.
به عنوان والدین، وظیفه ما این است که به فرزندانمان کمک کنیم رویدادهای ترسناکی را که در اخبار می شنوند پردازش کنند. از بلایای طبیعی مانند آتشسوزیهای کالیفرنیا گرفته تا رویدادهای غمانگیز مانند تیراندازیهای دستهجمعی، جهان میتواند بسیار غمانگیز باشد – نه فقط برای ما، بلکه بهویژه برای بچههایمان. چگونه با فرزندان خود در مورد این موضوعات به گونه ای صحبت کنیم که آسایش را فراهم کند، انعطاف پذیری را تقویت کند و احساس ایمنی آنها را حفظ کند؟
در چارچوب والدین پس از سانحه، من مخفف HELP را برای هدایت این مکالمات حیاتی ایجاد کرده ام. در اینجا نحوه استفاده از HELP برای هدایت این بحث های چالش برانگیز آمده است:
H: آنها را بشنوید
اولین قدم در هر مکالمه ای در مورد موضوعات ترسناک این است که واقعاً کودک خود را بشنوید. اعتبار سنجی کلیدی است. از آنها بپرسید که قبلاً چه چیزی شنیده اند و به آنها فضایی بدهید تا احساسات خود را بدون عجله برای اطمینان یا رد نگرانی های خود بیان کنند. به یاد داشته باشید، این زمان برای سخنرانی نیست. زمان گوش دادن فعال است.
اگر احساسات بزرگ شما مانع می شوند، هر کاری که لازم است برای پردازش آن احساسات بزرگ انجام دهید. این ممکن است به معنای انجام تمریناتی برای کاهش سطح آدرنالین و فعالیتی باشد که بدن ما را به آرامش برگرداند. برای برخی از ما، این تنفس عمیق یا آرام سازی پیشرونده عضلانی است. برای دیگران، ممکن است این یک تمرین ذهن آگاهی باشد. مهارت های TIIP رفتار درمانی دیالکتیکی نیز می تواند مفید باشد. من عاشق استفاده از تکنیک فرو رفتن در یخ هستم – جایی که صورت خود را در یک کاسه آب یخ فرو می کنیم تا رفلکس غواص را تحریک کند و ضربان قلب خود را به سرعت کاهش دهد. اگر خودتنظیمی ندارید، نمیتوانید با کودک خود تنظیم کنید، بنابراین هر کاری که لازم است برای بازیابی خودتنظیمی خود انجام دهید.
کودکان اغلب در زمانهای ناخوشایند – مانند زمان خواب – هنگامی که مراقبتهایشان ضعیف است و ترسهایشان آشکار میشود، نگرانیهای خود را مطرح میکنند. آماده باشید تا خود را از نظر عاطفی در دسترس قرار دهید، حتی اگر برای شما ایده آل نباشد. برای برخی از ناراحتیهای قبل از خواب یا برخی پیشنهادات برای توجه خود در زمانی که کاملاً مناسب نیست برنامهریزی کنید، زیرا کودکان واقعاً باید احساس کنند که والدین آنها زمانی که احساس استرس میکنند حضور محکمی دارند.
E: آموزش مناسب
کودکان به اطلاعات واقعی و مناسب سن نیاز دارند. مراقب باشید که آنها را با جزئیات غیر ضروری غرق نکنید.
به عنوان مثال، اگر فرزندتان بپرسد: «شنیدم که مردم حیوانات خانگی خود را در آتش سوزی رها کردند و آنها مردند. آیا این درست است؟» ممکن است بگویید، “بله، گاهی اوقات مردم مجبور می شوند حیوانات خانگی خود را ترک کنند زیرا این یک وضعیت اضطراری است و بسیار ناراحت کننده است. اما سازمانهایی نیز وجود دارند که به نجات هرچه بیشتر حیوانات در شرایطی مانند این کمک میکنند.»
از دروغ گفتن حتی با نیت خوب خودداری کنید. عدم صداقت می تواند اعتماد آنها را به شما تضعیف کند زیرا در نهایت آنها حقیقت را خواهند فهمید. در عین حال، آنها را از جزئیات گرافیکی که نیازی به دانستن آنها ندارند محافظت کنید. هدف ارائه وضوح است، نه اضطراب اضافی.
L: محدود کردن قرار گرفتن در معرض رسانه
تصاویر گرافیکی و سرفصلهای هیجانانگیز میتوانند به شدت به کودکان آسیب وارد کنند. برای آنها بهتر است از طریق شما درباره رویدادها بشنوند تا اینکه تصاویر آزاردهنده را در تلویزیون یا رسانه های اجتماعی ببینند.
حد و مرزهایی را در مورد میزان اخباری که فرزندتان در معرض آن قرار میگیرد تعیین کنید و در صورت لزوم، از مصرف رسانهها به عنوان یک خانواده فاصله بگیرید. هنگامی که کودکان شاهد تصاویر ترسناک هستند، می تواند در ذهن آنها باقی بماند و ترس آنها را تشدید کند. گاهی اوقات، این تصاویر می توانند در مغز آنها پخش شوند و منجر به پریشانی روانی شوند. این فقط غیر ضروری است – به جای تماشا کردن، صحبت کنید و آموزش دهید.
P: برای ایمنی برنامه ریزی کنید
وقتی کودکان در مورد بلایا یا خشونت می شنوند، نگرانی اصلی آنها اغلب به یک سوال خلاصه می شود: آیا ما ایمن هستیم؟
با توضیح برنامه ایمنی خانواده خود به فرزندتان اطمینان دهید. به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «اگر نزدیک ما آتشسوزی میشد، فوراً آنجا را ترک میکردیم و به جایی امن میرفتیم. این چیزی است که ما بسته بندی می کنیم، و اینجا جایی است که می رویم.” این به تغییر ذهنیت آنها از “من می ترسم” به “من آماده هستم” کمک می کند.
شما همچنین می توانید با مشارکت دادن کودکان در اقدامات کمکی، آنها را توانمند کنید. شرکت در یک مراسم خیریه، شرکت در یک گردهمایی دعا، یا حمایت از یک طرح اجتماعی به آنها احساس عاملیت میدهد و باورشان را به مهربانی انسانی باز میگرداند. کمک به دیگران حتی برای کودکان می تواند شفابخش باشد. آقای راجرز گفت که به دنبال کمککنندگان بگردید، اما یکی از کمککنندگان میتواند حتی قدرتمندتر باشد.
افکار نهایی
صحبت کردن با فرزندتان در مورد اخبار ترسناک هرگز آسان نیست، اما فرصتی برای ایجاد انعطاف پذیری، اعتماد و امنیت عاطفی است. با استفاده از چارچوب HELP – آنها را بشنوید، به درستی آموزش دهید، قرار گرفتن در معرض رسانه ها را محدود کنید، و برای ایمنی برنامه ریزی کنید – می توانید فرزندتان را از طریق ترس هایش راهنمایی کنید و به او یاد دهید که چگونه با اخبار ترسناک به روشی سالم کنار بیاید.
به یاد داشته باشید، به عنوان یک والدین، شما لنگر عاطفی فرزندتان، پایگاه محکم او هستید. درست است که به عنوان یک والدین پس از سانحه، ممکن است کمتر از آنچه که دوست دارید احساس استحکام کنید، اما استحکام قابل یادگیری است. مخفف HELP را در دسترس داشته باشید تا مراحل را به شما یادآوری کند. شما این را دارید – بیشتر از آنچه فکر می کنید