همه ما بارها و بارها کلمه اراده را به روشهای مختلف (مثلا خواندن جملات انگیزشی) دیدهایم یا خودمان به کار بردهایم. اما آیا واقعاً درک خوبی از اراده داریم؟ آیا میدانیم اراده چیست و متاثر از چه عواملی است؟ میدانیم چگونه باید اراده قوی داشته باشیم؟ من در این مورد شک دارم و گمان میکنم که علیرغم کاربرد زیاد این کلمه در محافل و مسائل مختلف ما نیازمند تفکر و تفحص بیشتر در مورد اراده هستیم. در این مقاله به بررسی اراده میپردازیم و ابعاد مختلف آن را مورد کنکاش قرار میدهیم.
اراده چیست؟ چه تعریفی دارد؟
به راحتی نمیتوان یک تعریف کلی برای اراده ارائه داد. اراده مفهومی بسیار پیچیده است و واقعا تعریف آن به این سادگیها نیست. با این حال در این قسمت توضیح مختصری در رابطه با آن میدهیم. اراده نوعی خود کنترلی (Self control) و نوعی خود تنظیمی (Self regulation) است. در واقع اراده به ما کمک میکند که امیال و تکانههای مختلفمان را مدیریت کنیم و هوشمندانه دست به انتخابها، تصمیمها و رفتارهای بهتر بزنیم.
برای مثال تصور کنید که طبق برنامه باید هر روز ساعت هشت از خواب بیدار شوید. با این حال زمانی که وقت موعود فرا میرسد، اصلا دوست ندارید که از تخت خود جدا شوید. در اینجا شما با دو میل روبرو هستید. یک میل شما را به بیدار شدن و حرکت به سوی هدف موردنظرتان سوق میدهد و میل دیگری شما را به سمت تخت خواب سوق میدهد. در اینجا اراده شما و قدرت خودکنترلی به شما کمک میکند که بین این دو میل تعادل برقرار کنید و در نهایت با استدلال و تفکر دست به انتخاب بهتر بزنید.
انتخابی که به سود شما باشد و همخوان با ارزشها و اهداف و معنای زندگیتان باشد. پس به صورت کلی اراده توانایی ایجاد تعادل بین تکانههای مختلف و تفکر و تصمیمگیری و عمل هوشمندانه است.
اراده یا قدرت اراده؟ مسئله این است!
جالب است بدانید که معادل دقیقترِ کلمه اراده در زبان انگلیسی «Willpower» است. این کلمه متشکل از دو کلمه «Will» و «Power» است. «Will» به معنی میل و خواست است و «Power» نیر به معنی قدرت است. در واقع اگر بخواهیم کمی دقیقتر شویم، آنچه را که ما اراده مینامیم، «قدرت اراده» خطاب میکنند. در واقع این کلمه، این پیام را منتقل میکند که اراده نوعی قدرت است.
واقعیت هم اینگونه است و به راحتی میتوان متوجه شد که اراده نوعی قدرت است. قدرتی که به ما کمک میکند به سوی اهدافمان قدم برداریم. قدرتی که به ما کمک میکند از میان امیال مختلف، به سراغ امیال ارزشمندتر برویم و انتخابها و تصمیمهای معقولانهتری بگیریم و روز به روز به اهداف ارزشمندمان نزدیکتر شویم.
نیروی اراده چه نقشی در تکامل انسان ایفا کرده است؟
شاید جالب باشد بدانیم اراده نقش مهمی در طی تکامل بازی کرده و میکند. همه ما به عنوان موجوداتی که بر جهان بیرون اثر میگذارند و از آن اثر میپذیرند، برای ادامه زندگی و بقایمان نیازمند حرکت و تکاپو هستیم. این بدین معنا است که اراده نقش مهمی در بقا بازی میکند و بقای ما به شکل مستقیم و غیرمستقیم وابسته به قدرت اراده، یعنی قدرت انتخاب و تنظیم و خودکنترلی است.
در واقع در طی تکامل، انسانهایی که اراده قویای داشتهاند، راحتتر بر خطرات غلبه میکردهاند و در طرف مقابل افرادی که اراده کمتری داشتهاند، با دردسر بیشتری برای تضمین بقای خود همراه بودهاند. در نهایت اراده به عنوان یک ویژگی برتر و مثبت در طبیعت انتخاب شده و نسل به نسل اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
اراده قوی، قدرتی متغیر است یا یکسان؟!
همه ما افرادی را دیدهایم که در یک مسیر با اراده و در مسیر دیگری بیاراده باشند. این نشان میدهد که اراده وابسته به عوامل محیطی متفاوتی است و به سادگی نمیتوان درمورد میزان آن در انسانها نظر داد.
سوال دیگر و مهمتر این است که آیا این قدرت در همه ما یکسان است؟ آیا همه ما به یک اندازه از این قدرت برخورداریم؟ چه چیزی باعث میشود که یک عده ارادهای فولادین داشته باشند و عده دیگری بسیار سست و ضعیف باشند؟ برای پاسخ به این پرسشها به سراغ تحقیقات و مطالعات آقای مایکل اینزلیخت بر روی توانایی خودکنترلی و اراده میرویم.
رد پای ژنتیک بر روی میزان اراده!
شاید برایتان جالب باشید که بدانید تحقیقات مایکل اینزلیخت نشان میدهد اراده و میزان خودکنترلی ما به شدت وابسته به ژنتیک ما است. در واقع یکسری از افراد بهصورت ژنتیک توانایی بسیار زیادی در مدیریت تکانهها و امیال خود دارند و همین به آنها کمک میکند تا در مسیر حرکت به سوی اهدافشان ثابت قدم و مستحکم باشند.
تواناییهای شناختی؛ عامل دوم!
تواناییهای شناختی، دومین عامل موثر بر میزان اراده ما است. در واقع کارکردهای اجرایی ما مثل تفکر، تصمیمگیری و استدلال همگی مرتبط با فعالیت قشر قدامی مغز ما هستند. در نهایت فعالیت مناسب این قسمت از مغر به ما کمک میکند که در حرکت بهسوی اهدافمان موفقتر باشیم. از طرف دیگر این قسمت از مغز در به تعویق انداختن لذت به ما کمک میکند. این بر هیچکس پوشیده نیست که یکی از مهمترین اصلها در رسیدن به هدف توانایی به تعویق انداختن لذت و دوری از لذتهای آنی است. قشر قدامی مغز در میزان توانایی ما در به تعویق انداختن لذت بسیار نقش کلیدیای را بازی میکند.
آگاهی هیجانی؛ عامل سوم میزان اراده!
سومین عامل موثر بر اراده ما، آگاهی هیجانی است. در واقع ما برای حرکت به سمت هر هدفی باید بتوانیم احساسات و هیجانات خود را مدیریت و تنظیم کنیم. همه ما میدانیم که مسیر حرکت به سمت اهداف، مسیری بسیار پیچیده و پر فراز و نشیب است. در طی مسیر، ما احساسات سنگین و متفاوتی را تجربه میکنیم که اگر نتوانیم آنها را مدیریت کنیم به مشکل میخوریم. پس باید در نظر داشت که هوش و آگاهی هیجانی نیز تاثیر بسیار مهمی بر اراده و خودکنترلی ما میگذارند.
چگونه اراده قوی داشته باشیم؟ 5 راه!
سیار خب! تا اینجا با مطالعات علمی و نتایج حالبی در مورد اراده و اینکه اصولاً اراده چیست آشنا شدید. اکنون به سراغ برخی راههای تقویت اراده میرویم:
1- به سراغ اهدافی بروید که متناسب با ارزشها و معنای زندگیتان هستند
همانطور که توضیح دادیم، بسیاری از افراد در یک مسیر پر از انگیزه و تلاش و کوششاند و در مسیری دیگر بسیار سست عمل میکنند. در واقع آنچه که رفتار چنین افرادی را در این دو مسیر، متفاوت میکند اهمیت و ارزشمندی آن مسیر است.
در واقع اولین اصل برای حرکت به سمت هر هدفی انتخاب هوشمندانه هدف و دست زدن به انتخابهایی است که برای ما ارزشمند و معنادار هستند. طبیعتاً در چنین شرایطی خودکنترلی و خودتنظیمی بسیار راحتتر از زمانی است که ما در مسیری قدم بر میداریم که متناسب با ارزشهایمان نیست.
2- بر روی شناخت خود و احساساتتان وقت بگذارید
همانطور که گفتیم آگاهی ذهنی و هیجانی تاثیر بسیار زیادی بر خودکنترلی در ما دارد. مسیر اهداف همیشه سخت و پر فراز و نشیباند و ما با احساسات مختلفی در این مسیر روبرو میشویم. برای مثال ممکن است مدام با ترس و نگرانی بابت آینده مواجه باشیم، ممکن است مدام به خود شک کنیم، ممکن است مدام ناامید و فرسوده شویم. آنچه به ما کمک میکند در چنین شرایطی دوام بیاوریم و به سراغ اهداف و ارزشهای خود حرکت کنیم آگاهی هیجانی و شناخت مناسب از هیجانات و مدیریت آنهاست. پس نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین قدمها در تقویت اراده، بالا بردن هوش و آگاهی هیجانی است.
3- یک تصویر مشخص از مسیر حرکتتان ترسیم کند
داشتن تصویر واضح و مشخص نسبت به مسیر هدف، به ما کمک میکند که آگاهانه حرکت کنیم. در واقع داشتن یک تصویر مشخص از آشفتگی و ابهام ذهنی ما کم میکند و کمکمان میکند بهتر بتوانیم خود را کنترل کنیم. فراموش نکنید که خودکنترلی، هسته کلیدی اراده است و به میزانی که نسبت به مسیر حرکت خود آگاه تر باشیم، بیشتر هم میتوانیم خود و امیالمان را کنترل کنیم.
4- بپذیرید که برای رسیدن به اهدافتان باید هزینه بدهید
رسیدن به اهداف هیچگاه آسان نبوده و نیازمند پرداخت هزینهها و قربانی کردنهای بسیاری است. برای تقویت خودکنترلی و ارادهمان باید اول از همه بپذیریم که برای رسیدن به اهداف باید توانایی به تعویق انداختن لذت را داشته باشیم. بدون تعویق لذتها تقویت اراده ممکن است چرا که مغز ما به شکلی طراحی شده که همواره بهدنبال لذتهای آنیاست. از طرف دیگر نیز برای رسیدن به اهداف باید هزینههای مختلفی را پرداخت.
5- از فعالیتهایی مانند ورزش و مدیتیشن کمک بگیرید
تحقیقات متعددی نشان میدهند که فعالیتهای مانند ورزش(2) و مدیتیشن (3) تاثیر بسزایی بر تواناییهای شناختی ما دارند. از طرف دیگر نیز میدانیم که اراده متاثر از تواناییهای شناختی است. پس بسیار مهم است که از فعالیتهایی کمک بگیریم که میتوانند توانایی خود کنترلی و خودتنظیمی ما را بهبود ببخشند.
سخن پایانی مقاله اراده قوی
در این مقاله به طور مفصل به تشریح اراده پرداختیم. اراده توانایی خودکنترلی و خودتنظیمی و ایجاد تعادل بین امیال مختلف و در نتیجه تصمیمگیری و رفتار هوشمندانه است. اراده متاثر از عوامل بیرونی و درونی بسیاری از جمله ژنتیک و توانایی شناختی و آگاهی هیجانی است. برای تقویت اردهمان نیازمند آگاهی از شرایط بیرونی و درونی خود و تنظیم و کنترل خودمان هستیم.