دکتر باربارا دی آنجلیس در کتاب ” آیا تو آن نیمه گمشده ام هستی؟ ” در بخش اول کتاب خود که درباره ” عشق کافی نیست ” سخن می گوید، معتقد است که افسانه ی عشقی باورهای نادرستی هستند که بسیاری از ما درباره عشق و داستان های عاشقانه داریم.
به گفته ی وی این افسانه ها عملاً ما را از انتخاب هوشمندانه باز می دارند. شکل گیری این باورها و رفتارهای غلط درباره ی ازدواج به سه دلیل است:
- اولین و مهلک ترین آن ها تماشای برنامه های تلویزیونی و فیلم ها است.
- خواندن رمان های عاشقانه است
- عدم وجود آموزش درباره ی عشق و روابط بین آن
در حقیقت ما به طور مستقیم و غیرمستقیم اساس تصمیمات خود را درباره ی ازدواج بر پایه این پنج افسانه ی عشقی می گیریم.
- افسانه ی عشقی 1
عشق اگر حقیقی باشد بر همه چیز پیروز می شود.
در اعماق وجود اکثر مردم به طرز اسرارآمیزی این افسانه ریشه دوانده است و باور دارند که اگر واقعاً عاشق یکدیگر باشند، خوشبخت خواهند شد و تمامی مشکلات خود را حل خواهند کرد. این افراد باور دارند اگر عاشق حقیقی همسر خود باشند، دیگر اهمیتی ندارد که:
مثلاً
- ده سال از من بزرگتر است
- مشروبات الکلی می نوشد
- جاذبه ی جنسی چندانی ندارد
- خانواده اش مرا قبول ندارند
- من بچه می خواهم ولی او مایل نیست
- ……
اما باور به این افسانه ی عشقی عواقبی را به دنبال دارد که عبارتند از :
- شما با گفتن این جمله ” اگر ما عاشق یکدیگر باشیم، هیچ کدام از مشکلات و اختلاف نظرهای بین ما اهمیت چندانی ندارد. ” به این معناست که از رو به رو شدن با مشکلات زندگی خود و یا ارائه ی راه حل های در باره ی آن اجتناب می کنید.
- با باور به این جمله که ” هر چقدر بیشتر به او مهر بورزم، او تغییر خواهد کرد. ” در حقیقت خود را در روابط خالی از مهر و خشونت بار، قرار می دهید.
- زمانی که ازدواج آن گونه که باید پیش برود، اتفاق نمی افتد شما با گفتن این جمله که ” اگر بیشتر او را دوست می داشتم، می توانستم رابطه را نگه دارم. ” از لحاظ روحی خود را آزار می دهید.
باز هم نیاز است در این مقاله نیز تاکید کنم که برای تداوم یک رابطه ” تنها عشق کافی نیست ” بلکه یک رابطه به ” تفاهم و تعهد ” نیازمند است. حقیقت تلخ این است که تعداد بسیار کمی از رابطه ها به خاطر این که دو طرف همدیگر را به اندازه ی کافی دوست ندارند، پایان می پذیرد. از دلایل اصلی پایان پذیرفتن یک رابطه عدم تفاهم بین دو طرف است.
- افسانه ی عشقی 2
اگر عشق یک عشق حقیقی باشد در همان لحظه اول خواهید دانست:
شکل گیری این باور نادرست ” عشق در نگاه اول ” می تواند زمانی باشد که یک فیلم رمانتیک را تماشا می کنیم و یا وقتی به یک آهنگ عاشقانه گوش می دهیم و وقتی هنوز مجرد هستیم با این موضوعات درباره اش خیال بافی کنیم، ایجاد شود. باور به این افسانه ی عشقی ” عشق در نگاه اول ” عواقبی خواهد داشت:
- شما آن چنان به جاذبه ای که بین شما به وجود آمده است می پردازید که از بررسی دیگر قسمت های رابطه باز می مانید.
- به شروع های برق آسایی معتاد می شوید و فرصت های دیگر را برای عشق واقعی و پر دوام از دست می دهید.
هرگز فراموش نکنید که ” برای دلباختگی یک لحظه کافی است، اما برای رسیدن به عشق حقیقی به وقت نیاز دارد. ”
- افسانه ی عشقی 3
تنها یک عشق واقعی در دنیا وجود دارد که برای من مناسب است:
زمانی که می خواهیم یک رابطه را شروع کنیم معمولاً از خود می پرسیم : آیا او همان همسر ایده آل من است ؟ مشکل اصلی در پاسخ به این سوال مربوط به کلمه ” همان ” است. به این خاطر است که در ذهن خود یک پیش فرضی را می سازیم که ” فقط ” در این دنیا یک همسر مناسب برای وجود دارد و انتخاب ما براساس “همان یک نفر” بنا گذاشته می شود. بنابراین وقتی به دنبال همسر هستیم او را به دقت بازبینی و معاینه می کنیم و هر عیب او را به عنوان مدرکی دال بر این او ” همان ” نیست، می گیریم.
عواقب این باور افسانه ی عشقی (3) عبارتند از:
- با ساختن این باور در ذهن خود، از درک منحصر به فرد بودن آن شخص به عنوان همسر آینده خود، باز می مانید.
- این باور معمولاً زمانی که یک شکست قبلی در زندگی خود داشته اید، شما را از شروع یک زندگی جدید باز می دارد.
- افسانه ی عشقی 4
همسر ایده آل کسی است که همه نیازها و خواسته های شما را برآورده کند.
عواقب منفی باور به افسانه ی عشقی (4) این است که:
- از داشتن یک رابطه خوب و سالم محروم می شوید چراکه انتظار دارید همسر شما نیازهایی را که خود شما باید برای خودتان برآورده کنید، برآورده کند، که این امر غیر ممکن است.
- از همسرتان بی دلیل از اینکه نیازی را که خود شما باید برای خودتان برآورده می کردید، بیزار و متنفر می شوید.
حقیقت این است که حتی مناسب ترین و ایده آل ترین همسر هم می تواند بسیاری از نیازهای ما را برآورده کند، اما نه همه ی آن ها را. این نکته بسیار حائز اهمیت است که ما بین چیزهایی که دوست داریم در همسرمان وجود داشته باشد و چیزهایی که باید در همسرمان وجود داشته باشد، فرق بگذاریم.
- افسانه ی عشقی 5
عشق همان جاذبه ی جنسی قوی بین دو طرف است.
عواقب داشتن این باور نادرست برای شروع یک رابطه عبارتند از :
- به دلیل این که خود را درگیر کسانی می کنید که مسائل شهوانی و جنسی در اولویت قرار می دهند، نمی توانید متوجه شوید که با آن ها تفاهم دارید یا نه.
- وقتی خود را از لحاظ عاطفی و جنسی درگیر می کنید و شروع به رویاسازی می کنید، به سختی می توانید او را که مناسب شما نیست را رها کنید.
برگرفته از کتاب ” آیا تو آن نیمه گمشده ام هستی؟ ” اثر باربارا دی آنجلیس
نگارنده : زینب پندار، دانشجوی دکترای مشاوره تخصصی