آزمون های روانشناسی آزمون خودسنجی افسردگی 20 خرداد 1401 نویسنده : مدیرسایت 25 اردیبهشت به آزمون خودسنجی افسردگی خودتان خوش‌آمدید.لطفا جهت بررسی ارسال نتیجه ی آزمون به واتساپتان شماره موبایل را در کادر مستطیل شکل قبل از آزمون وارد کنید. افسردگی یکی از شایع ترین اختلالاتی است که ممکن است در طول زندگی خود تجربه کنیم و تأثیر عمیق و جبران ناپذیری بر کیفیت زندگی ما می گذارد. یکی از مهم ترین عناصر در درمان این اختلال این است که به موقع و در کمترین زمان ممکن تشخیص داده شود زیرا در این صورت فرد زودتر به زندگی عادی بر می گردد. شما می توانید با بررسی خودتان در یک آزمون خودسنجی به ارزیابی نسبتاً دقیقی از خودتان دست یابید و در صورت نیاز از متخصصان مرکز مشاوره فراز کمک بگیرید. این پرسشنامه حاوی ۲۱ گروه جمله است.لطفاً هر گروه از جملات را به دقت بخوانید. سپس در هر گروه از جملات یک جمله را انتخاب کنید که بهتر از همه گویای احساس شما در ۲ هفته گذشته تا به همین امروز است. اگر احساس می کنید در یک گروه از جملات، چند جمله به یک اندازه در مورد شما صدق می کند، جمله ای که از همه بیشتر گویای احساس شما است را مشخص کنید و بیشتر از یک جمله را مشخص نکنید. این قاعده شامل همه گروه جملات مثلاً جمله شماره ۱۶( تغییر در الگوی خواب ) و شماره ۱۸( تغییر در اشتها ) نیز می شود. شماره موبایل را جهت ارسال نتیجه وارد کنید. نام و نام خانوادگی ۱-احساس غمگینی من احساس غمگینی نمی کنم. اغلب اوقات احساس غمگینی می کنم. همیشه غمگینم. به قدری غمگین و بی نشاطم که تاب تحملش را ندارم. ۲-بدبینی نسبت به آینده بدبین نیستم. بیش از گذشته نسبت به آینه احساس بدبینی می کنم. انتظار ندارم که وضعم بهتر شود. امیدی نسبت به آینده ندارم، فقط می دانم که وضع هرچه بدتر خواهد شد. ۳-شکست های گذشته احساس نمی کنم که فرد شکست خورده ای باشم. بیش از آنچه سزاوار بوده ام شکست خورده ام. وقتی به زندگی گذشته ام نگاه می کنم، جز شکست چیزی نمی بینم. احساس می کنم شخص کاملاً شکست خورده ای هستم. ۴- فقدان لذت به اندازه گذشته از دنیای اطرافم لذت می برم. دیگر به اندازه ی گذشته از چیز های اطرافم لذت نمی برم. از چیزهایی که در گذشته برایم لذت بخش بودند، کمتر لذت می برم از چیزهایی که در گذشته لذت می بردم، هیچ لذتی نمی برم. ۵- احساس گناه احساس گناه خاصی ندارم درباره ی بسیاری از چیزهایی که در گذشته انجام داده ام و باید انجام می دادم ، احساس گناه می کنم اغلب اوقات خود را کاملاً گناه کار می دانم. همیشه خود را گناه کار می دانم. ۶- احساسات مربوط به مجازات احساس نمی کنم که دارم مجازات می شوم. احساس می کنم که ممکن است مجازات شوم. انتظار مجازات دارم. احساس می کنم که دارم مجازات می شوم. ۷. بیزاری از خویشتن احساسم درباره خودم مانند همیشه است. اعتماد به نفسم را از دست داده ام. از خودم مأیوسم. از خودم خوشم نمی آید. ۸. عیب جویی از خویش بیش از حد معمول خود را مورد انتقاد و سرزنش قرار نمی دهم. بیش از گذشته از خود عیب جویی نمی کنم. در مورد همه اشتباهاتم خود را مورد انتقاد قرار می دهم. برای هر اتفاق بدی که می افتد خود را سرزنش می کنم. ۹. فکر خودکشی یا میل به خودکشی اصلاً در فکر آن نیستم که به خودم آسیبی برسانم درباره ی اینکه به خوم آسیب برسانم فکر می کنم، اما به آن عمل نمی کنم. دلم می خواهد خود را بکشم. اگر فرصتی داشتم خودم را می کشتم. ۱۰. گریه بیش از گذشته گریه نمی کنم. بیش از گذشته گریه می کنم. سر هرچیز کوچکی به گریه می افتم. احساس می کنم که می خواهم گریه کنم اما نمی توانم. ۱۱. برانگیختگی بیش از حد معمول بی قرار یا آشفته نیستم. احساس می کنم بیش از حد معمول بی قرار یا آشفته هستم. به قدری بی قرار و برانگیخته ام که نمی توانم آرام بگیرم. به قدری بی قرار یا برانگیخته ام که باید این طرف و آن طرف بروم یا خودم را به کاری مشغول کنم ۱۲. بی علاقگی علاقه ام را به مردم و چیزها از دست نداده ام. کم تر از گذشته به مردم و چیزها علاقه دارم. بیشتر علاقه ام را به مردم و چیزها از دست داده ام. بسیار دشوار است که بتوانم به چیزی علاقه پیدا کنم. ۱۳. بلاتکلیفی من مثل همیشه می توانم تصمیم بگیرم. تصمیم گرفتن برایم دشوارتر از حد معمول است. بیش از گذشته در تصمیم گیری مشکل دارم. درباره ی گرفتن هر تصمیمی با مشکل روبه رو می شوم. ۱۴. احساس بی ارزش احساس می کنم که آدم ارزشمندی هستم. خود را مانند گذشته آدم ارزشمند و یا مفیدی نمی دانم. در مقایسه با دیگران خود را کم ارزش تر می دانم. احساس می کنم اصلاً ارزشی ندارم. ۱۵. کم توانی من احساس کم توانی نمی کنم. اغلب اوقات احساس کم توانی می کنم. همیشه کم توانم. به قدری کم توانی و بی نشاطم که تاب تحملش را ندارم. ۱۶. تغییر در الگوی خواب در الگوی خواب من تغییری ایجاد نشده است. ۱- الف) کمی بیش از حد معمول می خوابم. ۱-ب) تا اندازه ای کمتر از حد معمول می خوابم. ۲- الف) خیلی بیشتر از حد معمول می خوابم. ۲-ب) خیلی کمتر از حد معمول می خوابم. ۳- الف) بیشتر قسمت روز را می خوابم. ۳-ب) صبح ها ۱ تا ۲ ساعت زودتر بیدار می شوم و دیگر نمی توانم بخوابم. ۱۷. تحریک پذیری بیش از حد معمول تحریک پذیر نیستم. بیش از حد معمول تحریک پذیر هستم. خیلی بیش از حد معمول تحریک پذیر هستم. همیشه تحریک پذیر هستم. ۱۸. تغییر در اشتها اشتهایم تغییری نکرده است. ۱- الف) اشتهایم کمتر از حد معمول است. ۱-ب) اشتهایم بیشتر از حد معمول است. ۲- الف) اشتهایم خیلی کمتر از قبل است. ۲-ب) اشتهایم خیلی بیشتر از حد معمول است. ۳- الف) اصلاً اشتهایی ندارم. ۳-ب) همیشه میل شدیدی به غذا خوردن دارم. ۱۹. مشکل در تمرکز تمرکزم به خوبی گذشته است. نمی توانم در حد معمول تمرکز داشته باشم. نمی توانم برای مدت طولانی ذهنم را بر روی موضوعی متمرکز کنم. احساس می کنم نمی توانم روی هیچ چیز تمرکز کنم. ۲۰. خستگی و احساس ناتوانی بیش از حد معمول خسته یا ناتوان نیستم. زودتر از حد معمول احساس خستگی و ناتوانی می کنم. خسته تر و ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بسیاری از کارهایی را که قبلاً انجام می داده ام، انجام دهم خسته تر و ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بیشتر کارهایی را که قبلاً انجام می داده ام انجام دهم ۲۱. بی علاقگی به امور جنسی تغییر تازه ای در علاقه ی من به امور جنسی پدید نیامده است. علاقه ام به امور جنسی کمتر از گذشته شده است. علاقه ام به امور جنسی در حال حاضر خیلی کمتر شده است. علاقه به امور جنسی را کاملاً از دست داده ام. پایان زمان 5/5 - (1 امتیاز)
احتیاج به مشاوره دارم ولی نمیتونم مشاور مناسب پیدا کنم
با شماره تلفن مرکز تماس بگیرید.